1 ساعتي كه اندازه 1 سال گذشت
سلام عشقم
الان كه دارم اين مطلب و مي نويسم ديگه مطمئنم كه صاحب ماه ترين ني ني دنيا شدم
عشقم خوش اومدي به زندگي من و بابايي
بيصبرانه منتظرم كه در آغوش بكشمت عزيزم
امروز 55 دقيقه توي آزمايشگاه مسعود منتظر بودم كه جواب آزمايشم آماده بشه از استرس ديگه قلب درد گرفته بود
آخه سرور آزمايشگاه خراب شده بود و تمام آزمايشگاه بهم ريخته بود
خاله خوشگله و مامان بزرگ گلت هم هي زنگ ميزدن
خلاصه بعد يك ساعت كه منتظر بودم راس ساعت 6:10 دقيقه بعد از ظهر بالاخره جواب آزمايشو دادن
منم بدو بدو زنگ زدم به خاله و بابا بزرگ و مامان بزرگ و خاله صديقه
اونقدر ذوق كرده بودم كه عين ديوونه ها تو خيابون مي خنديدم
خيلي خوشحال شديم هم من هم بابايي
عروسك مامان خوش اومدي به زندگيم
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی